دنیا وآمال وآرزوهای من

چرک نویسهایی که گاهی دلتنگی گاهی شوق وگاهی اشکهای منو همراه دارن و فک نکنم بجز خودم کسی ازشون خوشش بیاد^_*

دنیا وآمال وآرزوهای من

چرک نویسهایی که گاهی دلتنگی گاهی شوق وگاهی اشکهای منو همراه دارن و فک نکنم بجز خودم کسی ازشون خوشش بیاد^_*

داستان چشمها ....

احتمالا از نوع آدمها باش که دوست دارم همه چیز یه to be continued ...تهش تایپ بشه و بگه ادامه دارد ... این داستان به آخر نرسیده  ,تو هنوز بیشتر از اونچه که فکر میکنی در توانت داری و میتونی ادامه بدی ... قبلا گفتم همین ادامه دادنه اسمش زندگیه نه بردی وجود داره نه باختی مهم ادامه دادن و در اصل اینطور بگیم مهم نحوه چگونه ادامه دادنه!خلاصه دوستدارم همه چیز ادامه دار باشه ... حتی سختیها چون بنظرم لازمن!

از اینها بگذریم وبرسیم به چشمها و چشمهایی که آدمو غرق میکنن !چشمهایی که سرشار از شادی هستن سرشار از شیطنت سرشار از افکار چشمهایی که داستان دارن... یکی از علایقی که اخیرا متوجهه شدم همیشه بهش علاقه داشتم همین داستان چشمهاست!چشمهایی که برات از عشق وعلاقه ,سختی و موفقیت ,ناراحتی و شکست و درد میگن!این چشمها اگر پرده {بعبارتی نقابی که همیشه میزنیمش }بره کنار باعث میشن بوجد بیای !بگی اوهوی پشت این داستانیه ها!صداهام از این قاعده مستثی نیستن فقط کافیه قشنگ گوش بدیم!دوستدارم درون چشمها غرق بشم ...

پ ن : دوستدارم غرق چشمها بشم!شایدم چشمهای تو ...

یکم از نوع آذرش!:دی

هوا بشدت سرده !انگاری امسال آذر ماه رسما زمستون شده !

چقدر خوب میشه گاهی بخودمون آف بدیم بشینیم خونه بخودمون ,کارامون ,برنامه های آینده مون و آدمهایی که برامون مهمن فکر کنیم !خودمونو لای کتابهامون گم کنیم یه چای سبز ونباتی بزاریم کنار دستمون و بافت سبز رنگمونو تنمون کنیم و خودکارمون و دفترهامون دم دستمون باشه و مثلا داریم درس میخونیم ولی خدا میدونه به کجاها سفرمیکنیم!و با به یاد آوردن هرخاطره لبخندی به لب میاریم و گاهی بلند بلند میخندیم !و دردهامون خودمون لای خاطراتمون فراموش میشیم !چقدر خوبه پنجره را باز کنی وبی چقدر هوا سرده و به آدمهاییکه که از بیرون وارد میشن به رخ بکشی داخل این گرما بودی !چقدر خوبه از اینکه یه روز آرام داریم و هروقت خوابمون میاد میگیریم میخوابیم فارغ از هر دغدغه ای !بنظرم این نوع زندگی کردن هم برای هممون لازمه تا قشنگ لحظه ها را ببلعیم !خلاصه یه روز آرام داخل دنیای خودت جاییکه آرامش داری برای همه لازمه!

پ ن : کم کم دارم احساس میکنم دلتنگی بخشی از وجود منه !نه اینکه بگم دلتنگ یه آدم خاصم نه !دلتنگ تک تک لحظاتی میشم که میگذره ,تک تک خنده هام ,تک تک هیجانی که درلحات خاصی وجودمو به آغوش میکشه !خلاصه دلتنگ میشم و احتمالا ازاین به بعد همینطور خواهم بود !

پ ن 2: چقدر خوبه بعضی آدمها رو وارد زندگیمون میکنیم خاصشون میکنیم و چقدر خوبه وارد زندگیمون میشن هرچند دردناکه جدایی ازشون ولی همینکه بودن و باعث کشف یه قسمت خاصی از وجودت شدن تو رو فهمیدن وباور کردن همه اینها باعث میشه یه حس قدر دانی خاصی به همچین موجودات بی نظیری داشته باشیم!

پ ن 3 : خدایا شکرت که با یاد تو آرامم!