دنیا وآمال وآرزوهای من

چرک نویسهایی که گاهی دلتنگی گاهی شوق وگاهی اشکهای منو همراه دارن و فک نکنم بجز خودم کسی ازشون خوشش بیاد^_*

دنیا وآمال وآرزوهای من

چرک نویسهایی که گاهی دلتنگی گاهی شوق وگاهی اشکهای منو همراه دارن و فک نکنم بجز خودم کسی ازشون خوشش بیاد^_*

شروع جدید!

نمیدونم دقت کردین یانه ؟!

ولی معمولا تاوقتی چیزی یا کسی را داریم قدرشو نمیدونیم !بعدکه ازدستش میدیم میگیم خدایا چقدر عزیز بود وحیف شد وازاین حرفها ...ولی بعدیه مدتی اون ازدست رفته هم فراموش میشه !:D

ما آدمها عجیبیم ,متناقضیم درعین دلتنگی دلتنگ نیستیم !درعین داشتن قدرنمیدونیم !درعین ثروت احساس فقرمیکنیم !درحالی که زندگیمان از لحظاتی که داریم میگذرونیمش تشکیل شده از لحظاتمون راضی نیستیم !همش میگیم اه چرا تعطیلات درحالیکه روزای دیگه برای تعطیلات میمیریم وازشلوغی ومشغله زیاد شکایت میکنیم !همش میگیم بی حوصله م ,چرا به پایانش نمیرسم ؟!کی دوران مدرسه ,دانشگاه تموم میشه؟!چرا ازدواج نمیکنیم وبعد ازدواج اه چرا ازدواج کردم وانقدر دغدغه برای خودم درست کردم !؟و... کلا ما آدمها غرغرو هستیم فقط درصدش فرق داره !آیا کسی هست بگه نه من همیشه ازتمامی لحظاتم راضی بودم؟!اگر هست لطفا خودشو نشون بده!:D

فک کنم من دیوونه م !چونکه از ریختن اشکم لذت میبرم !کلا سعی میکنم ازهمه چیز زندگیم لذت ببرم !شایدم یکی از شخصیتهای کتاب مونتگمری هستم که در طول وعرضی خاص دراین دنیا زندگی میکنم !دقت کنید گفتم سعیمومیکنم!منم یه آدمم مثل بقیه آدمها باهمه ترسها ,مشکلات ,علایق وخلق وخوهای خاص شخصیت خودم !بنظرم بد نیست همگی سعیموکنیم نه؟!

پ ن : Inside out حتما دیده شود !به تناقض شادی وغم دقت کنیم!

پ ن 2 : بعدمدتها  اومدم  صفحه مدیریت و دل زدم به دریا تا بنویسم !:D

پ ن 3 : خدایا امروز چقدرحالم خوبه !مثل آدمیکه تکه تکه شد دوباره بهم وصل شده انگاری خودمو پیداکردم و درنهایت این منو خوشحال میکنه !با این تکه تکه ها یاد کتاب داستان دوران کودکیم افتادم !تکه کوچیکی که ازکوچیک بودن خودش مینالید و راهی سفری شد تا ازتکه های بزرگتر بپرسم چرا انقدر کوچیکه وآیا ازتکه بزرگتری هست !یهو ازبالای کوه بلندی افتاد زمین وخورد شد اونوقت فهمید نه خودش یه تکه کامله!شاید این اتفاقم برای خودم افتاده !:D

پ ن 4:به تو احتیاجی ندارم دیگه !

پ ن 5 :When I am with you , I am standing with an army ....