از خستگی دارم وا میرم با لیوان چای و قهوه خودمو سرپا نگه میدارم !البته عصرها معمولا اینطورم !
خستگی رو دوستدارم !نمیدونم اونم منو دوستداره ؟!امیدوارم داشته باشه و ولم نکنه انقدر سرم شلوغ بشه هی بدوم بعد سرخودم غر بزنم دیدی دیر کردی !؟؟:))
جالبیش اینه نسبت به اوایل کمتر خسته میشم ومیخوام بگیرم بخوابم !علتش نمیدونم چیه ؟!
امروز روز جالبی بود کلی یاد گرفتم .من عاشق یادگیریم !
پ ن :پاک شد !ترسیدم چشم بخورم!
پ ن 2:چرا بعضی عزیزا متوجهه درصد عزیزبودنشون برای آدمی نمیشن ؟!این حرصم میده !
پ ن 3:این روزا غر غرو شدم :Dنکه از اول نبوده باشما یه دوره ای کنترلش کردم بازم از دستم کنترلش در رفته :(
پ ن 4 :Easy Aحتما دیده شود مخصوصا آدمهای عشق دروغ ببیننش!
پ ن5 :انریکه ^_^من دارم میام تو آهنگهات غرق بشم !آماده باش
منم خیلی خستگی رو دوس میدارم.