دنیا وآمال وآرزوهای من

چرک نویسهایی که گاهی دلتنگی گاهی شوق وگاهی اشکهای منو همراه دارن و فک نکنم بجز خودم کسی ازشون خوشش بیاد^_*

دنیا وآمال وآرزوهای من

چرک نویسهایی که گاهی دلتنگی گاهی شوق وگاهی اشکهای منو همراه دارن و فک نکنم بجز خودم کسی ازشون خوشش بیاد^_*

گندزدم رفت ..:((

حالم بده رسما نتونستم کلاسهاس آخر هفته مو برم مهمونیم کوفتم شد وهنوزم خوب نشدم البته چیزخاصی نیست هرازگاهی اینطورمیشم عادت دارم :|

همین حال بد باعث عدم دوان دوان کردن وسط خیابون میشه واین میشه که غیبهام میرسه به دوتا اونم درجلسه پنجم !

یادمه یکی از دوستام گفت توشانس آوردی هنوز ازدواج نکردی :D 

به هرحال کلا از اون روزایی شد که گندزدم بهش :(وکنار آدمیکه فقط میخوام باهاش حرف بزنمم ساکت نشستم البته نه خیلی ساکت ولی اون سکوت برای من تعجب آور بود!خودشم آدم ساکتیه آخه >.>

شماهام اینجوری هستید حوصله آدما رو نداشته باشید بخواید برید توکتابخونه بشینید یا وسط پارک تنها باشید ولی فکر محو شدن اون همه آدم ترسناکه !

ولی یه منظره عالی دیدم امروز عکسشم گرفتم نمیدونم شاید عکسی رو که بدون اونآدم خاص گرفتم وگذاشتم  اینجا!

پ ن :از کارهای یکی جدا متنفرم فقط بقیه رو عذاب میده خودشم تو حماقتش گرفتاره !

پ ن 2 :چقدر کتاب جدید ^_^

پ ن 3 :خدمتکار فیلم قشنگی بود شاید کتابشم خوندم !


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد