دنیا وآمال وآرزوهای من

چرک نویسهایی که گاهی دلتنگی گاهی شوق وگاهی اشکهای منو همراه دارن و فک نکنم بجز خودم کسی ازشون خوشش بیاد^_*

دنیا وآمال وآرزوهای من

چرک نویسهایی که گاهی دلتنگی گاهی شوق وگاهی اشکهای منو همراه دارن و فک نکنم بجز خودم کسی ازشون خوشش بیاد^_*

رهایی...

اردیبهشت عزیزم دوباره دیدم  و امسال چقدر از پارسال متفاوتره !امسال کلی ایده و مسئله و فکر جدیده جلو رومه برخلاف پارسال!میگن خدا زمان بندی میکنه و اتفاقات ومسائل آدمی را جوری که براش برنامه ریزی میکنه که بهترین اتفاقات تجربه کنه!در کل به زمانبندیش ایمان دارم!هرچند تاخودمون نخواهیم نمیتونیم اون اتفاق خوب برای خودمون پیش بیاریم!

نمیدونم تاحالا به پست آدم خفن کاربلد نسبتا اوکی و مهربون و... حالا هرچی از خوبیها بگم تمامی نداره افتاین یا نه؟!احتمال زیاد براتون پیش اومده باشه ولی هرچی شما حرف میزنید نه اون حرف شما رو میفهمه نه شما حرف ایشونو!هیچ کدومم مقصرنیستن انگاری راه این دوتا آدم از اول اول اصلا بهم نمیخورده ابدا !انگاری این دوتا آدم درحد دو ساعت بیشتر توانایی تحمل همدیگرو ندارن!حالا برعکسش یه عده همون که دهن باز میکنن میگی خدایا این کجا بود؟!بنوعی چشم بسته منظور همو میگیرید و کلا دنیا رو گل وبلبل میبینید نه حس میکنید مزاحم طرفید نه حس میکنید متوجهه صحبتهاتون نمیشه و... اگر از این دست آدمها تو زندگیتون کمه یا ندارین امیدوارم پیداشون کنید هرچه بیشتر بهتر!

حس بعد خوابها رو دوست دارم اغلب خوابها کاری میکنن حس کنی همه چیز زیباتره همه چیز قابل درک و حل کردنه هیچ غیرممکنه وجود نداره حالا بگذریم از یه سری از خوابهایی که برعکسن!

پ ن :چه حس خوبی دارم !نمیدونم بخاطر تو جدیده یا نه؟!

پ ن 2 :حس میکنم در چند روز اخیر چندسال بزرگتر شدم  بسکه جهان بینی وطرز فکرم تغییر کرده !

پ ن 3 : خدایا شکرت برای هر آنچه که دادی و ندادی!

سردرگمی هایم ....

تقریبا چیزهای زیادی که قبلا شروع کردم در مرحله تمام شدنه !اینها خوبه چون بالاخره تموم شد ومیتونم بگم انجامشون دادم و بخودم افتخار کنم از یه طرفم خوب نیست چون منو به فکر وامیداره ببینم راه بعدی که شروع خواهم کرد چه خواهد بود ؟!آیا راه درستیه !؟خب تقریبا میدونم  توچه مسیری خواهم بود !ولی گاهی انقدر این مسیر بزرگ و دور جلوه میکنه که از هیجان و ترس تمام بدنم میلرزه!وقتی مادرم از هیجان ترن هوایی که سوار شده بود برام تعریف میکرد خیلی دوستداشتم بهش بگم من اغلب روزهام اون هیجان دارم خودمو اونجوری بار آوردم که هیجان تو وجودم سرشار باشه اون حسی که هر لحظه فک میکنی لب مرزی و آخر توئهه!اون حسی که دست و پات شل میشه بسکه حس ترس تمام وجودتو دربرمیگیره !اون حسی که به پرواز درمیایی!حسی که خودم درانتهای ترن هوایی داشتم . خودمو همچون پرنده ای در حال پرواز جس میکردم!یه حس دیگه ای هم داشتم خدا رو خیلی به خودم نزدیک میدیدم جالب بود برام ناخوداگاه دست به دعا شده بودم و مهربونترینم صدا میکردم!حس عجیبی بود یه چیز بهم یادآوری کرد این روزها بیشتر از هرچیزی به پروردگارم نیازمندم!و اینکه مهم نیست چی بشه همیشه در انتها اونو صدا میکنم!

ولی بازم خوبه برخی کارهایی که دیرتر شروع کردم تموم نشده !نمیدونم چرا ولی اگر یهو همه چیز با هم به اتمام میرسید ترسناک بود این حسیه که این روزها از اتمام یافتن میگیرم!حسی که قبلا خیلی متفاوتر بود!

پ ن : سال نوتون مبارک!:) 

پ ن 2 :من عاشق بهارم!بهار مال منه!

پ ن 3 : دلتنگم ....

عادات تو!

گاهی بعضی آدمها عادات بدی دارن که این عاداتشون میره روی اعصابمون و اعصابمون خورد میکنه !خودمونم برای یه عده دیگه همینطوریم !حتی ممکنه بعضی عاداتمون اعصاب خودمونو خورد کنه و اذیت کننده باشه حتی برای خودمون!ولی همین عادات بد هم منحصر به فردن !مثلا یه کلمه از دهن یه فرد خاصی ممکنه اعصابت خورد کنه که اگر فرد دیگری اونو مطرح کنه اینطور نیست !وقتی آدمی که باید باشه نباشه حتی گاها دلمون برای عادات بدشونم تنگ میشه !اون کارها وحرفهایی که یه وقتی میرفت روی اعصابمون و بهممون میریخت حالا ممکنه باعث بشه بگیم یادش بخیر چقدر دلتنگشم !یا حتی اشکمونو در بیاره !البته همه آدمها شامل این پروسه نمیشن برامون یه عده خاصی اینطورن!حالا چرا اینقدر از عادات نوشتم !؟

شده فک کنیم اونی که الان اعصابمونو بهم ریخته ممکنه یه روز نباشه و دلمون برای همین اعصاب خورد کردنهاشون تنگ بشه !؟پس یه کاری کنیم حتی اگر اعصابمون خورد شد سریع خودمونو جمع وجور کنیم و برگردیم و از ثانیه هایی که دراختیار داریم لذت ببریم و با دلخوری و قهر و دعوا وجر وبحث نگذرونیمش!

پ ن : خدا جونم شکرت !بابت همه چیز!

پ ن 2 : دل تنگمم !انقدر دلتنگ زندگی کردنم که نمیخوام  به چیزی جز زندگی کردن فکر کنم!

پ ن 3 :2017 سلام !امیدوارم امسال واقعا کنار هم خوشحال وسرشار از هیجان باشیم و باهم لحظات زیبایی خلق کنیم!^.^

داستان چشمها ....

احتمالا از نوع آدمها باش که دوست دارم همه چیز یه to be continued ...تهش تایپ بشه و بگه ادامه دارد ... این داستان به آخر نرسیده  ,تو هنوز بیشتر از اونچه که فکر میکنی در توانت داری و میتونی ادامه بدی ... قبلا گفتم همین ادامه دادنه اسمش زندگیه نه بردی وجود داره نه باختی مهم ادامه دادن و در اصل اینطور بگیم مهم نحوه چگونه ادامه دادنه!خلاصه دوستدارم همه چیز ادامه دار باشه ... حتی سختیها چون بنظرم لازمن!

از اینها بگذریم وبرسیم به چشمها و چشمهایی که آدمو غرق میکنن !چشمهایی که سرشار از شادی هستن سرشار از شیطنت سرشار از افکار چشمهایی که داستان دارن... یکی از علایقی که اخیرا متوجهه شدم همیشه بهش علاقه داشتم همین داستان چشمهاست!چشمهایی که برات از عشق وعلاقه ,سختی و موفقیت ,ناراحتی و شکست و درد میگن!این چشمها اگر پرده {بعبارتی نقابی که همیشه میزنیمش }بره کنار باعث میشن بوجد بیای !بگی اوهوی پشت این داستانیه ها!صداهام از این قاعده مستثی نیستن فقط کافیه قشنگ گوش بدیم!دوستدارم درون چشمها غرق بشم ...

پ ن : دوستدارم غرق چشمها بشم!شایدم چشمهای تو ...

یکم از نوع آذرش!:دی

هوا بشدت سرده !انگاری امسال آذر ماه رسما زمستون شده !

چقدر خوب میشه گاهی بخودمون آف بدیم بشینیم خونه بخودمون ,کارامون ,برنامه های آینده مون و آدمهایی که برامون مهمن فکر کنیم !خودمونو لای کتابهامون گم کنیم یه چای سبز ونباتی بزاریم کنار دستمون و بافت سبز رنگمونو تنمون کنیم و خودکارمون و دفترهامون دم دستمون باشه و مثلا داریم درس میخونیم ولی خدا میدونه به کجاها سفرمیکنیم!و با به یاد آوردن هرخاطره لبخندی به لب میاریم و گاهی بلند بلند میخندیم !و دردهامون خودمون لای خاطراتمون فراموش میشیم !چقدر خوبه پنجره را باز کنی وبی چقدر هوا سرده و به آدمهاییکه که از بیرون وارد میشن به رخ بکشی داخل این گرما بودی !چقدر خوبه از اینکه یه روز آرام داریم و هروقت خوابمون میاد میگیریم میخوابیم فارغ از هر دغدغه ای !بنظرم این نوع زندگی کردن هم برای هممون لازمه تا قشنگ لحظه ها را ببلعیم !خلاصه یه روز آرام داخل دنیای خودت جاییکه آرامش داری برای همه لازمه!

پ ن : کم کم دارم احساس میکنم دلتنگی بخشی از وجود منه !نه اینکه بگم دلتنگ یه آدم خاصم نه !دلتنگ تک تک لحظاتی میشم که میگذره ,تک تک خنده هام ,تک تک هیجانی که درلحات خاصی وجودمو به آغوش میکشه !خلاصه دلتنگ میشم و احتمالا ازاین به بعد همینطور خواهم بود !

پ ن 2: چقدر خوبه بعضی آدمها رو وارد زندگیمون میکنیم خاصشون میکنیم و چقدر خوبه وارد زندگیمون میشن هرچند دردناکه جدایی ازشون ولی همینکه بودن و باعث کشف یه قسمت خاصی از وجودت شدن تو رو فهمیدن وباور کردن همه اینها باعث میشه یه حس قدر دانی خاصی به همچین موجودات بی نظیری داشته باشیم!

پ ن 3 : خدایا شکرت که با یاد تو آرامم!